دلنوشته

ساخت وبلاگ

گاه سقف چشمانم که چکه میکند
کاسه دستانم
تا بند آمدنشان
با من هم پیمانه می شوند
من از تو خالی می شوم
دستانم از تو پر
بیچاره تر دلم
به جنون نزدیکتر می شود از

"بود نبودت"

دلنوشته...
ما را در سایت دلنوشته دنبال می کنید

برچسب : گاه,سقف,پیمانه,دست,نزدیک,جنون,کاسه,بیچاره,خالی, نویسنده : نارون narvan1285 بازدید : 138 تاريخ : سه شنبه 25 مهر 1391 ساعت: 16:47

مي روم خسته و افسرده و زار

سوي منزلگه ويرانه خويش

بخدا مي برم از شهر شما

دل شوريده و ديوانه خويش



مي برم، تا كه در آن نقطه دور

شستشويش دهم از رنگ گناه

شستشويش دهم از لكه عشق

زينهمه خواهش بيجا و تباه



مي برم تا ز تو دورش سازم

ز تو، اي جلوه اميد محال

مي برم زنده بگورش سازم

تا از اين پس نكند ياد وصال



ناله مي لرزد، مي رقصد اشك

آه، بگذار كه بگريزم من

از تو، اي چشمه جوشان گناه

شايد آن به كه بپرهيزم من



بخدا غنچه شادي بودم

دست عشق آمد و از شاخم چيد

شعله آه شدم، صد افسوس





عاقبت بند سفر پايم بست

مي روم، خنده بلب، خونين دل

مي روم، از دل من دست بدار

اي اميد عبث بي حاصل


دلنوشته...
ما را در سایت دلنوشته دنبال می کنید

برچسب : شستشو,دیوانه,شهر,خویش,شوریده,خسته,منزلگه,دلنوشته,فروغ فرحزاد,جلوه,امید,وصال,پرهیز,غنچه,عشق,عاقبت,عبث, نویسنده : نارون narvan1285 بازدید : 198 تاريخ : سه شنبه 25 مهر 1391 ساعت: 16:44

بعد از خوردن غذا بیل گیتس 5 دلار به عنوان انعام به پیش خدمت دادپیشخدمت ناراحت شد

بیل گیتس متوجه ناراحتی پیشخدمت شد و سوال کرد : چه اتفاقی افتاده؟

پیشخدمت : من متعجب شدم ....

بخاطر اینکه در میز کناری دختر شما 50 دلار به من انعام داد در

درحالی که شما که پدر او هستید و پولدار ترین انسان روی زمین هستید فقط 5دلار انعام می دهید !


گیتس خندید و جواب معنا داری گفت :


او فرزند پولدار ترین مرد روی زمینه و من پسر یک نجار ساده ام

دلنوشته...
ما را در سایت دلنوشته دنبال می کنید

برچسب : گیتس,خنده,خدمتکار,ثروتمند,نجار,پسر,تعجب,دختر, نویسنده : نارون narvan1285 بازدید : 148 تاريخ : سه شنبه 25 مهر 1391 ساعت: 16:42